مفهوم کوچینگ به مربیگری ورزشی برمی گردد و احتمالا اولین چیزی که با شنیدن این کلمه به ذهنتان رسید هم همین موضوع است در اینکه یک مربی ورزشی می تواند در تمام زمینه ها برای یک ورزشکار مفید بوده و او را حمایت کند و به بهترین خودش در آن رشته ی ورزشی برساند شکی نیست. ولی موضوع کوچینگ در دنیای امروز چیزی فراتر از این هاست. به طوری که توصیه می شود هر فردی در زندگی یک کوچ داشته باشد و این موضوع از طرف افراد بزرگ و موفق دنیا بارها توصیه شده است.
یکی از این افراد بیل گیتس، مدیرعامل مایکروسافت است. که بارها توصیه کرده افراد این موضوع را جدی گرفته و میگوید: “همه افراد به یک کوچ نیاز دارند.”
شرح کوچینگ :
کوچینگ فرایندی است که از طریق ارتباط مؤثر کوچ با فردی که می خواهد با او کار کند (مراجع) آغاز می شود. این ارتباط نیاز به یک زیربنا مستحکم دارد و این زیربنا شامل رازداری، امنیت، احساس اعتماد و اطمینان است.
این عوامل سبب می شوند تا مراجع بتواند به راحتی با کوچ خود ارتباط برقرار کند و تمام مسائل و دغدغه اش را که به فرایند کوچینگ کمک می کند ، بدون هیچ واهمهای بیان کند.
ایجاد این فضا، خود یک مهارت است. و به میزان اعتماد مراجع به کوچ و پیروی از مراحل کوچینگ بستگی کامل دارد.
کوچینگ چگونه آغاز شد؟
اگر چه تاریخچه کوچینگ به سالیان بسیار قدیم و ویژگی آموزش پذیری بشر باز می گردد. اما کوچینگ به معنای امروزی با توماس لئونارد، برنامه ریز مالی، در دهه ی ۱۹۸۰ آغاز شد. توماس لئونارد، مشاهده کرد که مشتریانش از نظر عاطفی پایدار بوده و نیازی هم به درمان های روانشناسی ندارند. حتی در حوزه ی کاری خودشان موفق اند اما از چيزهای معمولی مانند چگونگی سرمايه گذاری و استفاده از درآمد خود یا حتی بعضی مسائل روتین زندگی چندان سر در نمیآورند. و نیاز به کمک بیشتری دارند. آن ها دوست داشتند در تنظیم بهتر زندگی خود و برنامه ریزی و دستیابی به اهداف خود کسی را داشته باشند که به آن ها کمک کند.
The Portable Coach
کتابی نوشته ی او ، که منبعی ارزشمند و مفید است که توانست دنیای جدیدی را به روی افراد مختلف در این زمینه باز کرده و اطلاعات و فرآیندهای مفیدی را به آن ها نشان دهد.
لئونارد در نتیجه ی مشاهداتش شغلش را از برنامه ریزی مالی تغییر داده و به توسعه و پیشرفت تمام وقت تکنیک هایی که قرار بود به روش مربیگری وی تبدیل شوند روی آورد. که خودش در آن زمان این کار را “برنامه ریزی زندگی” می خواند.
در نهایت در اوایل دهه ۱۹۹۰ ، لئونارد اولین برنامه رسمی آموزشی کوچ ها را پایه گذاری کرده و آن رادانشگاه کوچینگنامید.
اما با همه ی این تفاسیر، کوچینگ واقعا چیست و در دنیای امروز به چه معناست؟
کوچینگ یک رابطه حرفه ای است که به افراد کمک می کند نتایج خارق العاده ای در زندگی، شغل، کسب و کار یا سازمان های خود به دست آورند و به آن ها کمک می کند بین جایگاهی که اکنون دارند و جایگاهی که می خواهند به آن برسند ارتباط ایجاد کرده و این فاصله را از بین ببرند
کوچینگ یک روش مفید برای رشد مهارتها و تواناییهای افراد و تقویت عملکرد آنها است. یک جلسه کوچینگ به طور معمول به شکل مکالمه بین کوچ و کوچشونده برگزار میشود و در آن مربی کمک میکند تا کوچ شونده بتواند “خودش” پاسخ هایش را پیدا کند. بنابراین، به جای راه حلهایی که آنها مجبور شوند به آن گوش داده، از آن تبعیت کرده و آن را اجرا کنند، بیشتر درگیر راهحلهایی میشوند که خودشان ارائه دادهاند
به بیان سادهتر، کوچها با ایجاد شفافیت به مراجعان خود کمک میکنند تا خودشان زندگی مورد نظر و ایدهآل خود را طراحی کرده و منابعشان را بررسی کنند. سپس کمک میکنند مراجعهکننده به سمت عمل سوق پیدا کرده و با ایجاد تمرکز و آگاهی بیشتر و استفاده از تمام امکاناتی که برای ایجاد وضعیت رضایتبخش وجود دارد، پیشرفت آنها را تسریع میکند.
کوچینگ فرایندی است که هدف آن بهبود عملکرد است و بیشتر از “گذشته و آیندهی دور” بر “اینجا و اکنون” تمرکز دارد.
با وجود اینکه مدلهای مختلفی از کوچینگ وجود دارد، در اینجا ما مربی را به عنوان یک “متخصص” در نظر نمیگیریم بلکه، مربی را به عنوان یک تسهیلگر در یادگیری فرض میکنیم. تفاوت زیادی بین آموزش دادن به یک نفر و کمک به او برای یادگیری وجود دارد. در کوچینگ، اساساً، مربی برای بهبود عملکرد به فرد کمک میکند: به عبارت دیگر، به آنها کمک میکند خودشان یاد بگیرند و در این راه صرفا مانند یک آینه چیزی که فرد از خودش و توانمندی هایش نمیبیند را به او نشان داده و کمک میکند آن را تقویت کرده و به درستی از آن استفاده کند.
مربیان خوب معتقدند که فرد همیشه توانمند است و همیشه خودش جواب مشکلاتش را دارد اما همچنین این را هم میفهمد که فرد ممکن است برای یافتن جواب به کمک نیاز داشته باشد
در همین راستا میتوان گفت، یک کوچ حرفهای بیش از اینکه پاسخ بدهد، سوال میپرسد، به شما گوش میدهد و شنوندهای خوب و همراه است. یک کوچ حرفهای روی شما تمرکز میکند تا شما هم روی تواناییهایتان تمرکز کرده و درنهایت در رسیدن به موضوعی که در ذهن دارید به شما کمک میکند.
یکی از ویژگیهای اصلی یک کوچ این است که به فردی که ممکن است به تواناییها و حتی به خودش شک کرده و علی رغم توانایی هایش نمیداند میتواند از پس کارها بربیاید یا نه کمک میکند و با یادآوری تواناییهای فرد به او، راه را برای او روشن میکند. حالا با تمام این تفاسیر از شما میخواهم یک بار دیگر به ویدیویی که پیش از این دیدید فکر کنید. آیا چیزی که دیدید نمونهای زیبا از کوچینگ در این فیلم نیست؟
حالا که بیش از قبل با کوچینگ و نحوهی عملکرد یک کوچ آشنا شدیم بهتر است کمی هم دربارهی کاربردهای کوچینگ صحبت کنیم.
۶ مزیت کوچینگ که به آن نیاز داریم
از مزایای کوچینگ میتوان به مزایای شخصی آن اشاره کرد. اگر بخواهم دقیقتر بگویم از آنجا که تجربه و شخصیت هیچ فردی شبیه دیگری نیست فواید کوچینگ نیز به اندازهی تعداد همین افراد گسترده است.
اما به طور کلی بسیاری از مراجعهکنندگان از تاثیر مثبت و کمک کوچینگ در زندگی و شغل خود در موارد زیر صحبت میکنند:
اقدام برای دستیابی به اهداف جدید
افزایش اعتماد به نفس و متکی شدن به خود
افزایش رضایت در زندگی و شغل
کمک موثرتر به تیم و سازمان
مسئولیتپذیری و پاسخگویی بیشتر در قبال تعهدات
سهولت در همکاری با دیگران و بهرهوری بیشتر و ارتباط موثرتر
همانطور که در موارد بالا دیدید یکی از کاربردهای اساسی کوچینگ در محل کار و سازمانهاست. بنابراین در بخش بعد به طور مفصلتر در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد
پرسونال کوچینگ
(کوچینگ برندشخصی):
کوچینگ برندسازی شخصی طی فرایندی بصورت تخصصی تر و عمیق تر به موضوع کوچینگ می پردازد و تمامی ابزارهای مورد نیاز مراجع را برای رشد و ارتقاء جایگاه شخصی و اجتماعی در اختیار او قرار می دهد .
کوچینگ برندسازی شخصی، فرایند کشف ، خلق و طراحی برند شخصی مراجع می باشد که از طریق راهنمایی کوچ و همکاری مراجع کننده انجام می پذیرد
این فرایند ، باهدف شناسایی و تصریح ارزشها ، قابلیتها ، ویژگیهای فردی و علائق مراجع و پرورش و تقویت تواناییهای وی آغاز می گردد.
در این فرایند کوچ با استفاده از پرورش و تقویت نیرومندیهای منش در مراجع ، از طریق برنامه ریزی و انجام تمرینات عملی ، سعی می کند، تغییر و تحول مثبت در سطح و سبک زندگی وی ایجاد نموده و موجب ارتقاء رتبه و جایگاه مراجع و رسیدن او به موفقیتهای بیشتر در زندگی گردد.
مراجع با کمک کوچ سند راهبردی و اهداف خود را تنظیم و آن را برنامه ریزی و تبدیل به مجموعه اقدامات قابل اجرا نموده و سپس آن را به مرحله اجرا میگذارد هدف کوچ کمک به مراجع کننده برای کشف توانمندیهای خود و همراهی او برای رسیدن به نتایج مثبت و پایدار در این مسیر است.
مدیریت شهرت و ارائه و مغرفی توانمندیها به مخاطبان مرحله ای که نتایج ارزشمندی همچون محبوبیت ، مقبولیت و جذب مخاطبان و در نهایت تأثیرگذاری مثبت ، موفقیت و شادکامی را برای فرد به همراه می آورد
اما مراجع جهت ترویج برند شخصی خود ، نیازمند راهنمایی های کاربردی ، مشورت در بخشهای گوناکون و دریافت انگیزه از کوچ می باشد .
بنابراین توانمند سازی و تقویت دوبال برند شخصی در واقع محصول ارتباط مؤثر کوچ و مراجع می باشد .
اثرات کوچینگ در محل کار
هدف از کوچینگ در محل کار ، بهبود عملکرد یک فرد در کار است.
این موضوع شامل توسعه و تقویت مهارتهای فعلی آنها یا کسب مهارتهای جدید است.
این موضوع که افراد و گروهها در حضور کوچینگ به طور ملموسی عملکرد بهتری دارند واضح است. این عملکرد در نهایت منجر به نتایج بهتری برای آن کسب و کار میشود. اگر کوچینگ به خوبی انجام شود میتواند باعث اتفاقات زیر شود:
افزایش بهره وری و عملکرد فردی
بهبود ارتباطات و افزایش تعامل کارمندان
افزایش تعهد، وفاداری و مسئولیت پذیری کارکنان
کاهش سطح استرس و تنش
کمک به شناسایی و توسعه کارمندان بالقوه
شناسایی نقاط قوت سازمانی و فردی و فرصتهای توسعه
کوچینگ در محل کار بیشتر روی کمک به افراد در یادگیری روشهایی تمرکز میکند که به آنها این امکان را میدهد در حرفه خود رشد کنند.
این موضوع در محل کار و سازمانها نیز همانطور که در بخشهای قبل گفتیم مبتنی بر سوال پرسیدن و ارائه راهنمایی است ، نه ، گفتن اینکه افراد “باید” چه کاری انجام دهند. همچنین در این راه یک کوچ به جای راهنمایی مستقیم و جهتدهی به افراد بیشتر سعی میکند افکار افراد را تحریک کرده تا در مقابل اهداف خود پاسخگو باشد. در نهایت یک کوچ خوب افراد و گروهها را در یک سازمان تشویق کرده و کمک میکند با انگیزه بمانند
کوچینگ رهبران و مدیران کسب و کار
مدیران و رهبران کسب و کار در ابعاد گوناگون مسئولیتهایی را به عهده دارند و در این مسیر همواره با مانع زیادی روبرو هستند.
اگر شما مدیر یا رهبر یک کسب و کار هستید ، حتمأ تجربه برخورد با چالشهایی مثل: تأمین منابع انسانی، تأمین منابع مالی، مشکلات مالیاتی، قانونی و مجوزها، برخورد با بحران و رکود، سنگ اندازی رقبا و تغییر رفتار و سلیقه مخاطبان را تجربه کرده اید.
گاهی این موانع انگیزه ها را از ما گرفته و نا امیدی موجب کاهش سطح تاب آوری و فشارهای پیرامون باعث، عدم تمرکز ما برای انتخاب راه حل های مناسب و پیشبرد اهدافمان می شود.
هم اندیشی ، همراهی و کمک های یک کوچ بعنوان یک فرد قابل اعتماد که به ما کمک میکند تا مسیر برایمان روشن شده و ما را متوجه راه حل ها، داشته ها و پتانسیل های درونیمان می نماید بسیار ارزشمند و حیاتی است
همراه موفقیتی که انگیزه بخش و مشوق ماست برای عبور از بحرانها ، و با راه حل ها و راهنمایی های کاربردی و دوراندیشانه خود قدرت تاب آوری و حل مسئله را در ما افزایش می دهد
در ادامه به برخی از موقعیتهایی که رهبران باید از تکنیکهای کوچینگ در آن استفاده کنند خواهیم پرداخت:
هنگامی که شرکتی به دنبال توسعه مهارتها و شایستگیهای خاصی در کارمندان خود است.
هنگامی که یک شرکت تعدادی کارمند با استعداد دارد که انتظارات را برآورده نمیکنند.
وقتی شرکتی در حال سیستم سازی و چابک نموئن کسب و کار خود است.
وفتی شرکتی در حال توسعه و معرفی سیستم یا برنامهی جدیدی است.
هنگامی که یک رهبر در کسب مهارت جدید به کمک نیاز دارد.
وقتی یک رهبر با بحران و رکود روبروست.
هنکامی که یک رهبر برای جذب مخاطبان و کسب نتایج دچار چالش شده
و….
آیا کوچینگ با منتورینگ تفاوت دارد؟
یکی از اشتباهات رایج بین افراد این است که کوچینگ را با منتورینگ اشتباه میگیرند. خیلیها هم فکرمیکنند یک کوچ و منتور میتوانند کار یکدیگر را انجام دهند. اما واقعیت این است که این دو تفاوتهای زیادی با هم دارند.
به عبارت ساده، منتور شخصی است که دانش، تخصص و مشاوره خود را به کسانی که تجربه کمتری دارند ارائه میدهد. منتورها کسانی هستند که در گذشته راهی مشابه با افرادی که از آنها کمک میخواهند رفتهاند و با استفاده از تجربیات و مهارتهای خود، افراد را در مسیر درست راهنمایی می کنند.
یک منتور کمک میکند تا افراد فرصتهای رشد شغلی را در نظر بگیرند، اعتماد به نفس کسب کنند و مهارت های بین فردی را بهبود بخشند. این پشتیبانی براساس تجارب و آموختههای گذشتهی خود منتور است که باعث میشود آنها از نظر افراد دیگر چهرهی قابل اطمینانتری داشته باشند.
در مقابل یک کوچ کسب و کار روی مهارتهای اختصاصی فرد تمرکز کرده و با شکستن و تقسیم آنها به وظایفی مشخص که باید در یک بازهی زمانی انجام شوند، به توسعه و پیشرفت اهداف فرد کمک میکند. کوچهای کسب و کار با این کار کمک میکنند صاحبان مشاغل چشمانداز رشد خود را روشن و مشخص کنند.
برای بسیاری از مشاغل، شناسایی و اولویتبندی اهداف یک چالش بزرگ است. کوچهای کسب و کار با کمک به کسب و کارها در اولویتبندی اهداف خود براساس اهمیت، این چالش را برطرف میکنند. آنها برای حل مسائل و مدیریت جنبههای خاص شغل، از یک رویکرد ساختارمند پیروی میکنند اما در نهایت بر این باورند هر فرد خودش توانمند است و با کمی کمک میتواند راهش را مشخص کرده و راه درست را تشخیص دهد.
2 نظرات
مرتضی سیامکی
خیلی ممنون بابت مطالب مفیدی که به اشتراک گذاشتید ، برای انتخاب یک کوچ مصمم تر شدم
لطفأ اطلاعاتی در مورد قراردادهای کوچینگ بدهید
کیانوش سیاح
درود ممنون از توجه شما ، اطلاعات مرتبط با قراردادهای کوچینگ به ایمیل شما ارسال شد